سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاید

قرار تنهایی ما روز جدایی فردا بود

خلاصه فردا واسه ما شروع کل دردا بود

فردا قرار بود من و تو از هم دیگه جدا بشیم

فردا قرار بود همدم گریه بیصدا بشیم

از تو چه پنهون گل من ، من خیلی وقته بی توام

دیروز فردا نداره برام چه سخته بی توام .

یادش بخیر قلب تو بود برای من سنگ صبور

میخواستم عاشقت کنم هرجور شده حتی به زور .

حالا که نیستی لااقل تسکین به قلب من بده

اون که نخواست پیشم باشی حالا کجاست صبرم بده

چه جوری باور بکنم رقیب من نازت کنه

شبها کنارت بخوابه، از خواب بیدارت کنه .

یادته که زیر بارون تو دعا کردی بمیرم

منم قول دادم که دیگه عکستو بغل نگیرم  

تو دعات گرفت و مردم اما عاشقم هنوزم

با همون یه قاب عکست میگذرونم شب و روزم

لحظه های آخر تو میره از یادم به سختی

بدرقه ات اومدم اما دست تکون ندادی رفتی .

یه دلخوشی دارم هنوز حالا که دارم میمیرم

هروقت که بارون بباره تو را کنارم میبینم .

نگاه به چشم خیس من به عشق پاکم نکنید

رفیق من رفته سفر چند روزی خاکم نکنید .

شاید خوشش نیاد که من تو خاک و خونه پیرهنم 

مردم چرا اون نمیاد با گل سرخ به دیدنم

توقع داشتم میمیرم حداقل نگاه کنه   

حتی نیومد لحظه ای با جسم من وداع کنه .